خاطره

ساخت وبلاگ
بعضی روز ها و شب ها رو نباید از یاد برد.. بهتر بگم نباید بذاری فراموش بشنحالا گاهی این روز ها و شب ها شیرین هستن که چه بهتر و گاهی تلخهممون از این تلخ و شیرین ها داریم ، بعضی مغزها تلخی ها رو بیشتر نگه میدارن بعضی ها شیرینی ها روبرای من خاطره ها کلا شیرین هستن حتی اگه بد باشناما بعضی از خاطرات بد رو با تلاش نگه میدارم برای روزی که قرار شد از دنیا برم ، اون روزی که وابستگی ها چهارچنگولی میچسبن بهت که دل نکنینگهشون داشتم اون روز با شیرینی یادشون کنم که؛ فلانی یادته این دنیا و وابستگی ها و آدماش چجوری دلتو شکستن؟یادت رفته اون شبی که تا سحر تو خیابون راه میرفتی و چشم نداشتی آفتاب رو ببینی ؟یادت میاد ؟این دنیای قشنگ همون دنیای لجنی هست که گیر کردی توش ..پس مرگ رو قشنگ بغل کن..مرگِ قشنگ رو بغل کن . خاطره...ادامه مطلب
ما را در سایت خاطره دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : atash151 بازدید : 8 تاريخ : چهارشنبه 2 اسفند 1402 ساعت: 19:41

تو اوج جوونیم اون روز هایی که باید جوونی میکردم (منظورم حماقت و... نیست) انقدر فکر تحصیل و موفقیت و فلان بودم که هر قدمی میخواستم بردارم تو زندگیم،مثل یه آدم سی و چند ساله ی محافظه کار رفتار میکردم..خیلی از علایقم رو نادیده گرفتم... با تقریب 98 درصد خطایی نداشتم چه در روابط انسانیم چه در خرید و سرمایه گزاری و... حالا که به این سن رسیدم دلم جوونی میخواد، هیجان، آدرنالین..علایقی که حالم رو بهتر میکنه.. ولی تو جمع جوون ترا میرم فضای فکری و دغدغه هاشون نه برای امروزم،برای ده سالگیم هم نچسبه.. دنبال هیجان و آدرنالین میرم ولی انقدری وقت و سرمایه اضافی ندارم که اینجوری هدرش بدمخلاصه بحران دهه چهارم زندگی همینهیاد گذشته و دغدغه آینده نمیذاره آروم باشیاین حرفا رو هم جایی دیگه نمیتونم بنویسم خاطره...ادامه مطلب
ما را در سایت خاطره دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : atash151 بازدید : 14 تاريخ : سه شنبه 3 بهمن 1402 ساعت: 14:41

با اشک به غم هاش تسلا می داد مجنون شده بود و دل به لیلا می داد یوسف که نبود،دامن از دستش رفت پیراهن او بوی زلیخا می داد خاطره...
ما را در سایت خاطره دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : atash151 بازدید : 15 تاريخ : چهارشنبه 22 آذر 1402 ساعت: 13:12

ما را زبان شکوه ز بیداد یار نیست
هر چند آتشیم ولی بی زبانه ایم...

"صائب تبریزی"

کلیه اشعار این وبلاگ متعلق به حقیر می باشد ، مگر شعر یا نوشته ای که نام صاحب اثر در ذیل آن ذکر شود.
فلذا پسندیده است با ذکر منبع استفاده شود.

خاطره...
ما را در سایت خاطره دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : atash151 بازدید : 23 تاريخ : دوشنبه 13 آذر 1402 ساعت: 4:25

کاش بعد از تو نباشد عمر طولانی نصیبم دل خوشم از این که بی تو نیست درمانی نصیبم رفتی و پاییز آمد پس دعا کن تا نگردددر خیابان های تهران باز بارانی نصیبم خویش را دیدم درون چشمهایت ، پلک بستیتا قیامت هست در چشم تو زندانی نصیبمگفت گر در جستجوی هر چه باشی پس تو آنی گشته ام در جستجویت تا شوی آنی نصیبم خواستم تنها نشینم غرق در یاد تو باشم حیف شد رفتی و شد در شهر حیرانی نصیبم عایدت گر نیست از من هیچ چیزی ، هست اما از تو بغض و اشک و بی خوابی، پریشانی نصیبم خاطره...ادامه مطلب
ما را در سایت خاطره دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : atash151 بازدید : 92 تاريخ : سه شنبه 30 آبان 1402 ساعت: 23:36

به خویش گفتم از اول علاج پرهیز است اسیر عشق مشو گرچه صلح آمیز استبدان وصال و فراقش تو را به هم ریزد یکیش میکشد و آن یکی غم انگیز است ولی دچار شدم من ، دچار چشمت که به تیر چله ی مژگان همیشه تجهیز است مَبَند مَردُم چَشمَت که مُردَم از چَشمَت به روی زخم زند زخم آنکه خونریز استببوسمت گنه است و نبوسمت گنه است برای چیدن گل دین و دل گلاویز استبه خاطر تو فقط خاطرم به هم میریخت چرا برای تو این خاطرات ناچیز است؟پس از تو غیر تو را تار دیده چشمانم ز من مپرس چرا ؟ چون ز اشک لبریز است برای لاله که داغت به سینه اش مانده ..تفاوتی نکند ... کل سال پاییز استبرچسب‌ها: شعر, عاشقانه خاطره...ادامه مطلب
ما را در سایت خاطره دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : atash151 بازدید : 30 تاريخ : شنبه 8 مهر 1402 ساعت: 18:48

پیش او بودم زمانی را که پیغمبر نبود در کنارش بوده ام آن لحظه که حیدر نبود لحظه هایی بود که کس جز من و مادر نبود  آگه از احوال او چون من کسی دیگر نبودآری آن سر درون مادرم زهرا منم  من همان طفلم که در دنیا نیامد، محسنممن به لبخندش ز لب هایش شدم آگاه تر   من ز داداشم حسن هم بوده ام همراه ترگریه هایش بعد پیغمبر که شد جانکاه تر غصه میخوردم چو میشد چشم او از آه ترتا درآغوشش ، در آغوشش گرفتم گریه کردتسلیت گفتم گله از سردی همسایه کردشان او را دخت پیغمبر چه میداند کسیگریه بر تنهایی حیدر چه میداند کسیاضطرابش را به پشت در چه میداند کسیپشت در من بودم و مادر چه میداند کسیدرد را هم درد میخواهد تحمل کردنشداغ مادر مرد میخواهد تحمل کردنشنفرت از حق چین چپانده بر جبین سامریکینه از حی بود عمری در کمین سامریبغضِ هو ، حبِ هُبل ارکان دین سامری  خیل گوساله پرستان هم نشین سامری گفت مادر حق علی و حی علی و هو علیموجب خشم خداوند است اعراض از ولیگفت : مردم بینتان آیا نباشد هیچ مرد؟!خانه وحی است اینجا نیست میدان نبرد  ناگهان رنگش چو دستار علی شد ، زردِ زردمن خودم را جمع کردم ، او خودش را جمع کرد گفت مادر لا أمیرالمؤمنین إلا علییک تنه در را نگه میداشت با یک یا علی حرف حق دارد اثر بر سنگ بر کفار نهآتش در نیست هرگز قابل انکار نه حب حیدر در دل در بود در مسمار نه کاش بودم کربلا ، بین در و دیوار نه درد مادر را درونم کاملا حس کرده امهمچو مادر من ز درد پهلویش آزرده امبود یک دستش به در آن دست دیگر بر سرم با لگد در را شکستند این نمیشد باورم درد مادر را نباید گفت باید بگذرم من نمیخواهم بیایم در جهان بی خاطره...ادامه مطلب
ما را در سایت خاطره دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : atash151 بازدید : 24 تاريخ : سه شنبه 13 دی 1401 ساعت: 15:05

من اگر بی سر و سامان تو گردم خوب است سائلم ، دست به دامان تو گردم خوب است جرعه نوشِ میِ مستان تو گردم خوب است گر شهید غم هجران تو گردم خوب است کاش مفقود شود در ره عشقت اثرم ... هست روی لب بیچاره و مضط خاطره...ادامه مطلب
ما را در سایت خاطره دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : atash151 بازدید : 114 تاريخ : پنجشنبه 19 ارديبهشت 1398 ساعت: 12:36

قـلـم به دسـت گـرفـتـم  فـقـط برای حسینکه ماتم است در این سینه در عزای حسین قـدم   قـدم   بـرســد   کــاروان   عــاشــوراهـوا  هـوای  مــحــرم  ،  نـوا  نـوای حسین بـمـیــرد  عـالــم  و  آدم  بـرای  وقــت  وداعنـفـس نـفـس زدن خـواهـر از قـفـای حسین سرش به نیزه تنش روی خاک...رسمش نیستکـه دوش حـضـرت پ خاطره...ادامه مطلب
ما را در سایت خاطره دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : atash151 بازدید : 94 تاريخ : دوشنبه 19 تير 1396 ساعت: 12:57

"وَ بِکم یُنَفِّس الهَم"   رواق های تـو را یـک بـه یـک قدم زده ام شبیه صحن و سرایت به دل حرم زده ام قـلـم کـنـم قـدمـم را کـه پیـش کس نرود ز استخوان قـلـم گشـتـه ام  قلم زده ام زبـان  پـر  ز  گـنـاهـم  در اخـتـیـار  شمـا خجل شدم که بسی دم ز بیش و کم زده ام بـه زیـر پـات نشـستـم ، اجـازه ام  دادی دو خاطره...ادامه مطلب
ما را در سایت خاطره دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : atash151 بازدید : 115 تاريخ : دوشنبه 19 تير 1396 ساعت: 12:57